پتروشیمی رکورد دار شد ولی در آلودگی محیط زیست
با توجه به استقرار بزرگترین پتروشیمیهای دنیا در این فاز ( م.پتروشیمی برزویه ٬ بزرگترین آروماتیک دنیا – م.پ.جم ٬ بزرگترین الفین دنیا و زاگرس بزرگترین متانول دنیا ) در کنار سایر مجتمعهای این فاز ٬ پسماندهای مذکور ملغمه ایست آغشته به انواع مواد صنعتی خطرناک . در حال حاضر با توجه به تاخیر در راه اندازی واحد زباله سوز پسماندهای یاد شده با توجه به آلودگی بسیار بالای آنها میبایست بعد از آبگیری در مکانهای استاندارد ذخیره شوند تا پس از راه اندازی واحد زباله سوز دراین کوره ها سوزانده شوند ولی در کمال تاسف این پسماندها و لجنهای حاصل از فرایند تصفیه بعداز آبگیری ٬ با تبانی رییس مجتمع و رییس واحد به شکل مخفیانه به بیرون واحد منتقل گشته تا در دل طبیعت و مکانها ی گوناگون رها شوند .
متاسفانه به علت سوء مدیریت مدیر عامل اسبق ( باتوجه به جابجایی مدیر عامل ) و با بی کفایتی و بی تفاوتی رییس مجتمع که مسیول پیگیری تکمیل این پروژه(زباله سوز ) است ٬ پیمانکار اصلی آنرا رها نموده و بالاجبار به پیمانکار دیگر واگذار شده در نتیجه علی رغم هزینه های بسیار این واحد هنوز به بهره برداری نرسیده است لازم به اشاره است که چون مدیریت یاداور بالا بومی نبوده٬ بالطبع دغدغه آنچنانی هم به آلودگی دریا و محیط زیست مردم منطقه نداشته و گواه روشن برهان ما هم٬ بی ابایی ایشان در رها کردن این پسماندهای سمی و خطرناک٬ در کناره دریا و مجاورت زیست بومهای انسانی است ٬ آیا مضحک نیست که شرکتی بادرامدهای ملیاردی توان نگهداری چند صد بشکه لجن ( خطرناک ) را نداشته باشد ؟
حال ذهن پرسشگر ما از مدیر موصوف به دنبال پاسخ است که چرا با پرداخت این همه هزینه ٬ باز مواد مذکور را در دامان طبیعت رها میکنید ٬ و به راستی این سکوت دهشتناک سازمانهای عریض و طویل را٬ در برابر فجایع زیست محیطی چگونه میتوان تفسیر نمود . مدیر واحد و اعیان و انصارش با کدامین معاییر انسانی دست به چنین اقدامات فاجعه باری میزنند ؟ به راستی این آقایان کدامین حق را از مردم طلبکارند که اینگونه دست به چپاول سلامتی آنان و تطاول طبیعت میزنند ؟! با کدامین دستاویز سلامت فرزندان ایران اسلامی(با احترام به هموطنان مومن به ادیان دیگر٬ که این بوم و بر سرزمین همه ما است ) را به نشانه رفته اند و با کدامین مرحم زخم دل مادران داغدیده را التیام خواهند بخشید ؟! آیا پاسخگوی مادران فرزند ناقص الخقه داشته ٬ خواهند بود
٬ چگونه خود رامسلمان و پیرو آیین حق میخوانند ٬ حال که با اقدامات عامدانه خویش مسبب نابودی انسان و طبیعت آن یگانه پیکر ساز و نقاش اند .
لجن تغلیظ شده توسط دستگاه سانتریفیوژ در حال بارگیری به بیرون از واحد

تصاویری که مشاهده میکنید مربوط به تصفیه خانه پساب صنعتی پتروشیمی مبین واقع در عسلویه میباشد
دراین
تصفیه خانه پسابهای ورودی به سه روش فیزیکی٬ شیمیایی ٬ و بیولوژیکی تصفیه
شده که در اثر فرایند تصفیه مقدار زیادی لجن و پسماند تولید شده٬ که در
واقع آلودگیها و مواد شیمیایی زدوده شده از پساب ورودی میباشد .
با
توجه به اینکه پسماندهای مجتمعهای پتروشیمی از خطرناکترین پسماندهای
تولیدی در دنیا میباشد باید بعداز تغلیظ و آبگیری به کوره ههای زباله سوز
هدایت شود تا سوزانده شود و خاکستر حاصل از ان نیز باید با رعایت ضوابط
زیست محیطی و با نظارت کارشناسان سازمان محیط زیست در مکانهای استاندارد و
با ضریب ایمنی بالا دفع شوند به گونه ای که امکان نشت و یا تماس مواد
مذکور با سفده های زیرزمینی به حد اقل ممکن برسد.
با توجه به
استقرار بزرگترین پتروشیمیهای دنیا در این فاز ( م.پتروشیمی برزویه ٬
بزرگترین آروماتیک دنیا – م.پ.جم ٬ بزرگترین الفین دنیا و زاگرس بزرگترین
متانول دنیا ) در کنار سایر مجتمعهای این فاز ٬ پسماندهای مذکور ملغمه
ایست آغشته به انواع مواد صنعتی خطرناک . در حال حاضر با توجه به تاخیر در
راه اندازی واحد زباله سوز پسماندهای یاد شده با توجه به آلودگی بسیار
بالای آنها میبایست بعد از آبگیری در مکانهای استاندارد ذخیره شوند تا پس
از راه اندازی واحد زباله سوز دراین کوره ها سوزانده شوند ولی در کمال
تاسف این پسماندها و لجنهای حاصل از فرایند تصفیه بعداز آبگیری ٬ با تبانی
رییس مجتمع و رییس واحد به شکل مخفیانه به بیرون واحد منتقل گشته تا در دل
طبیعت و مکانها ی گوناگون رها شوند .
متاسفانه به علت سوء مدیریت
مدیر عامل اسبق ( باتوجه به جابجایی مدیر عامل ) و با بی کفایتی و بی
تفاوتی رییس مجتمع که مسیول پیگیری تکمیل این پروژه(زباله سوز ) است ٬
پیمانکار اصلی آنرا رها نموده و بالاجبار به پیمانکار دیگر واگذار شده در
نتیجه علی رغم هزینه های بسیار این واحد هنوز به بهره برداری نرسیده است
لازم به اشاره است که چون مدیریت یاداور بالا بومی نبوده٬ بالطبع دغدغه
آنچنانی هم به آلودگی دریا و محیط زیست مردم منطقه نداشته و گواه روشن
برهان ما هم٬ بی ابایی ایشان در رها کردن این پسماندهای سمی و خطرناک٬ در
کناره دریا و مجاورت زیست بومهای انسانی است ٬ آیا مضحک نیست که شرکتی
بادرامدهای ملیاردی توان نگهداری چند صد بشکه لجن ( خطرناک ) را نداشته
باشد ؟
حال ذهن پرسشگر ما از مدیر موصوف به دنبال پاسخ است که
چرا با پرداخت این همه هزینه ٬ باز مواد مذکور را در دامان طبیعت رها
میکنید ٬ و به راستی این سکوت دهشتناک سازمانهای عریض و طویل را٬ در برابر
فجایع زیست محیطی چگونه میتوان تفسیر نمود . مدیر واحد و اعیان و انصارش
با کدامین معاییر انسانی دست به چنین اقدامات فاجعه باری میزنند ؟ به
راستی این آقایان کدامین حق را از مردم طلبکارند که اینگونه دست به چپاول
سلامتی آنان و تطاول طبیعت میزنند ؟! با کدامین دستاویز سلامت فرزندان
ایران اسلامی(با احترام به هموطنان مومن به ادیان دیگر٬ که این بوم و بر
سرزمین همه ما است ) را به نشانه رفته اند و با کدامین مرحم زخم دل مادران
داغدیده را التیام خواهند بخشید ؟! آیا پاسخگوی مادران فرزند ناقص الخقه
داشته ٬ خواهند بود
٬ چگونه خود رامسلمان و پیرو آیین حق میخوانند ٬
حال که با اقدامات عامدانه خویش مسبب نابودی انسان و طبیعت آن یگانه پیکر
ساز و نقاش اند .
در آخر تمام امید و آرزوی ما شما همسا مانه های
گرانسنگید ٬ که پژواک فریادمان باشید ٬ ودر همینجا از مدیریت محترم این
سامانه خواهشمندیم که اگر امکان دارد برای انعکاس رساتر نوشتار رفته بالا
٬ تصویری از تصویرهای ارسالی را در برگ نخست سایت ٬ جای دهند .
با سپاس
لجن تغلیظ شده توسط دستگاه سانتریفیوژ در حال بارگیری به بیرون از واحد
پسماندهای رها شده در کناره دریا به امر رییس مجتمع

بشکه های روی جرثقیل درون واحد و بشکه های رها شده در کنار دریا را مقایسه کنید

مردم بی خبر از همه جا در حال جمع آوری صدف

منبع : وبلاگ http://hb4335.blogfa.com/