یکی از نویسندگان و جوانان فعال در عرصه اجتماعی شهرستان عسلویه در نوشته ای بصورت مختصر برخی از انتظارات مردم منطقه پس از استقرار فرماندار را ذکر کرده است:

سال 92 را فقط با اولين روز رفتن دانش آموزان بعد از گذراندن تعطيلات نوروزي بخوبي مي توان احساس كني ، دانش آموزاني كه در شهرستان عسلويه از همه افراد مظلوم تر هستند. صبح هاي با بي وسيله بودن ونبودن خط واحد مابين شهرها وروستاهاي شهرستان و خطرناك بودن جاده ها در عسلويه همه به هم دست مي دهند تا روزي نو ازسال نو بر صورت بيشتر از آنها بي حوصلگي نمايان شود.

 اولين روزش با دانش آموزي برخورد كردم كه وسط راه چاه مبارك تا بستانو با كتاب هاي بدون كيفش ايستاده ومنتظر ايستادن ماشين بود . وقتي سوار ماشين شد به من گفت : بچه نخل تقي هستم. مي گويد: نخل تقي دبيرستان ندارد فقط تابلوي بنام دبيرستان ولي در اصل هنرستان بيش نيست. رشته اش  تجربي بود و اين رشته باز در شهرعسلويه نيست.

از درد دلش غصه ديگر بر دل نشست ...... روزها به همين شيوه در شهرستان عسلويه در حال گذشت هستند . چند روز پيش  روز كتابخواني كودك ونوجوان  بود . تمام شبكه هاي كشور از داشتن كتابخانه هاي كودك ونوجوان به خود و به جمهوري اسلامي وعدالت محوري مي باليدن و اما در اينجا ماتمي با سكوت  وحشتناك و زوزه  گاز به گوش مي رسد.. سالها يك ساختمان كودك ونوجوان با تابلوي دارا و سارا جنب دفتر امام جمعه ساخته شده است ولي خبري از افتتاحيه آن نيست. يك تبليغ براي داشتن هاست......

 در مقابل آن يك ساختمان سه طبقه  آجري و ديوار ميله ي مظهر آبادي ايستاده است ولي باز نه افتتاح مي شود ونخواهد شد ...آري: منظورم از بيمارستان عسلويه است ... باور شدني است در عسلويه همه چيز پيدا مي شود خيالها وخوابهاي وحشتناك به واقعيت مي توان پبيوندي.....

درآن كنار، بهمن شبكه صدا وسيماي بوشهر در هر خبر مژده افتتاح بيمارستان عسلويه مي داد دلها را با خبر خوشحال مي كرد ولي نمي دانم كدام حرف مسئولي را شنيده است وعده هاي محقق نشدن براي عسلويه ...

جانها اگر درعسلويه ارزش داشت به اين صورت  پيش نمي رفت... همه مي گفتن آقاي نادري مسبب تحقق نيافتن بيمارستان عسلويه بود ولي حال كه همه عوض شدن چه كسي مقصر است... ؟

در اين هياهوي دردها جويا شدن از كار   و بيمارستان عسلويه حكايتي ديگر  است   مي توان به افسانه تشبيه كرد!!! بيمارستان حرف و قضيه چند سال ويك دهه بيش بود ... حالاهم كه دوستان لامردي بومي شدند فكر نكنيم كاري بتوان بيدا كنيم......تاحالا مشكل خود جوانان بومي عسلويه حل نشده است تا جوانان ديگر ملحق شوند...شايد اين مقدمه اي براي الحاق عسلويه به فارس است..... چقدر راحت است با يك مداد سياه مي توان نقشه عسلويه را به فارس بپيونديم...

كمرهاي خسته آوردن سيلندرهاي گاز در روستا وبخش هاي عسلويه ديدني است براي مسافران كه يك عكس خبري مهم در صفحات درج شود وآسمان مه الود و رنگي يك خبر ديگر افزوده مواد شيميايي براي پخت وكباب شدن دلهاي صاف  و آبي مردم عسلويه شود..... چه چيزي عسلويه  ممتاز مي كند ... دزدي ، اعتياد ، جنايت ها وفساد اخلاقي كه هر روزه با آمدن سيلي از كاركنان در عسلويه  و ضربه زدن به فرهنگ بومي كه هيچ حمايتي از از هيچ سازماني نمي شود چيزي ديگر نيست....... پشت اين همه قضايا مردمي هستند با خداي پاك و فعاليتهاي فرهنگي ، محيط زيستي ، آموزشي و تربيتي  به عنوان خود جوشي مردمي كه ستوني محكمي است در برابر اين ناملايمات  و اين بي مهري است.... مردمي كه جوانان خود  در برابر اين طوفان تحول همچون بيد با ريشه هاي ضخيم در خاك  ثبت كرده است.....

 اميدوارم سال نو حداقل سرويس براي آيام امتحانات  دانش آموزان گذاشته شود تا بتوان با خيال راحت امتحان گرفته شود.

علی هلالی - روستای خیارو - شهرستان عسلویه