سیر هنردر منطقه عسلویه
گاه شخصیت ، اندیشه و افکاری که در زندگی شخص شکل می گیرد ریشه در وقایع دوران کودکی او دارد ، شاگرد دبستانی بودم پدرم بخاطر قبولیم من را به شهر بوشهر برد ، اولین بار به یک شهر بزرگ وارد می شدم. تمام خیابانهایش برایم جذاب بود پدر از خستگی مارا به مسافرخانه برد ، عصر ساعت 5 بود بوی میوه های بازارچه از پنچره مسافرخانه بد جور مشامم را پر کرده و تصورهای زیبایی از شهر می کردم. پدرم از خواب بلند کردم واصرار داشتم من را بیرون ببرد ، در میان بازارچه رنگ های میوه ها مرا شوق زده می کرد در کنار آن یک قهوه خانه سنتی با دود قلیان و کفاش پیر چه عالمی داشت ، دوست داشتم کاغذ داشته بودم واین همه مناظر را نقاشی می کردم.
صبح برای صرف صبحانه باز بیرون رفتیم در گذر ما به یک نانوان برخورد کردیم. پدرم وارد سوپر مارکت برای خرید سیگار شد ومن کنار نانوا ایستادم خرده نان های افتاده روی زمین من را به ذاتم برگردانند و به اصل پرورش روحم ، رفتم تا خرده نان را جمع کنم دیدم که کلی خرده نان روی زمین وسط خیابان افتاده بود. و دستهای کوچکم تواتم جمع کردن آن نبود ، وسط یک عالمه خرده نان نشستم و سیر گریه شدم .پدرم آمد واز من پرسید واسه چی گریه می کنی علی جانم؟
جوابش دادم : پدر خواستم نان ها را جمع کنم ولی نتونستم. آخه به ما یاد داده شده اگر تکه نانی روی زمین ببینیم برداریم وآن را بوسه بزنیم و روی دیواری یا شاخه درختی بگذاریم تا گنجشکی بخورد. ما بر این اصل بزرگ شدیم. نمی توانیم از همه چیز بی خیال بگذریم داده های خداوند را بخوبی تعبیر می کنیم و حُسن نیت اخلاص ما به زندگی را نشان می دهیم.
هرموهبتی که در منطقه عسلویه به وجود آمده تا امروز مثل قضیه تکه نانی هیچ وقت نمی زاریم روی زمین باشد و برای اوج رسیدن آن با دستان خود پرورش می دهیم ما نیز از هنر شروع کردیم از قلم و رنگ ، از جای که تاریخ از تکاپوی بشر برای کشف وریشه یابی برای ارتباط بشر زیر بنای بنام فرهنگ وهنر انتخاب کرد ،
برای هر فرد ایرانی یا خارجی که به هر دلیل به تمدن وفرهنگ خود علاقه دارد ونسبت به آن جان فشانی می کند در منطقه عسلویه کمتر از این شوق نیست و نسبت به این امر در ده سال اخیر جان فشانیهای بی نظیری در این خشک سالی حمایت های از امور فرهنگی از طرف مسئولین انجام شده است.
امروزه منظور از کلمه ی ایران زمین ، بیشتر ساختار فرهنگی آن است نه سرزمینی ومحدود با مرزهای شناخته شده جفرافیایی ، به قول وگفته دکتر مسعود پور ریاحی ، کلمه ایران زمین به معنی فرهنگ ایران است واین فرهنگ در چارچوب مرز جغرافیایی کنونی نمی گنجد.
ایران کشوری است با قوم های متعدد از فارس ، ترک ، کرد ، لر ، عرب ، بلوچ که درهر کدام با فرهنگ خاص خود به فرهنگ ایرانی پایبند هستند و یک زنجیره به هم وصل شده فرهنگ ایران را تشکیل می دهند.
حال فرهنگ جنوب اقیانوسی بی گران که آوازه آن همچنان سایر فرهنگ ها بر سر زبان همه است و در اینجا یعنی منطقه عسلویه یک فرهنگ واداب خاص که در هیچ جای کشور با آن شباهت ندارد دارای اداب وفرهنگ خاص است. که جوانان آن برای ترقی هنر و معرفی فرهنگ آن همچنان بی وقفه در حال فعالیت هستند و تا امروز توانسته موفقیتهای متعددی کسب کنند.
انگیزه از این مقاله معرفی هنرنمایی جوانان منطقه ای که در هیچ دانشکده هنری بجز زندگی درس نخوانده ودرسهای در وجود هنرهای آن همچون اخلاص ، ابتکار ،هدف آبادی و اثبات وجود هنرمندی خویش به جامعه ی که در آن زندگی می کنند نخستین زیر ساخت جوانان منطقه عسلویه گردهم آمدن وبی ریا بودن است که باید اصل این اندیشه در ریشه اجداد آنها در دوره های گذشته برگشت و در زوایا ولابه لای اوراق تاریخ زندگی در جستجوی این خودجوشی ها بپردازیم .
در منطقه عسلویه ، مدارس قدیمی ، سالن های نیم تمام پارک ها ایستگاه فعالیت های جوانانش شده است و آسمان خداوندی که با اخلاص به خدمت ، توانسته هنر پر رمز و راز که احساساتی عمیق در بر دارد مفاهیم آبادی و توانستن را به همراه بیاورد.
به هر صورت انسان می بایست از یک نقطه شروع کند وزیر بنای نخستین فرهنگ و تمدن خود را در زمان استوار سازد وهسته ی آن را در خاک وجود بکارد . همین انگیزه میل به حرکت خود جوشی آنها شد
بیشتر انجمن ها ، گروه ها و سازمانهای غیر دولتی شهرستان واستان بعد از مدتی فعالیت ایستادند و امروز شاهد فعالیت انها نیستیم ولی در منطقه عسلویه چنان هر روز رو به رشد است فعالیت های جوانانی که به اشخاص دولتی همچون مرکز درمانی وبهداشت ، شورا و دهیاری وشورای بخش ، مدارس وصل شده اند وفعالیت ها روز به روز رو به افزایش هستند.
در شهرستانهای دیگر نیاز است که سازمانها از جوانان با دادن هزینه های گزاف درخواست فعالیت شود ولی در منطقه عسلویه قضیه برعکس می شود. جوانان از سازمانها و مراکز التماس می کنند تا فعالیتی انجام میشود.
جوانان منطقه خوب می دانند این موج کارگر و مسافر در عسلویه با امور فرهنگی وتقویت زیر ساختار های فرهنگی می شود کنترل کرد. ولی متاسفانه نیازبه حمایت مسولین است که نمی شود.
اوایل که شروع به کار شد بچه های منطقه با ساده ترین وسایل هنرهای زیبا ساختند و با هر اثر تجربه ای برای ساخت یک هنر زیبای دیگر شد امروز هنرهای جوانان عسلویه در شاخه های هنرهای تجسمی و دستی ، تواشیح وسروده و.............غیره بدون هیچ استادی مورد شگفت هزاران شخص می شود و حاضر برای اجرای هرفکری با بهترین کیفیت وکمیت هستند.
جوانان منطقه از قبل توانسته در گرد همایی کشوری آلودگی ، مسابقات نویسندگی و...... حضور یافته ومورد شگفت حاضرین شوند . قبلا توسط همین جوانان با شهرداری تهران جناب آقای قالی باف بابت برگزاری نمایشگاه در سالن فرهنگی وحدت تهران هماهنگی شده است و از نظر ساخت هنرها آماده بود تا فرهنگ جنوب را در مرکز تهران را به عموم به نمایش بگزارند ولی به علت بی حمایتی نتوانسته اند این گام بردارند. به هر حال این کار یک سند بزرگ بر قبولی هنرهای وهنرنمایی و توانایی جوانان منطقه شد که مسولین تهران را جذب نمودند و با آنان در نشست های صمیمانه گرد بیایند.
راز موفقیت جوانان منطقه : پایبندی به فرهنگ بومی منطقه عسلویه از تمام زوایا است .
تصاویر زیر چند عکس از هزار فعالیت در منطقه عسلویه نشان جزئی از مهارت هنری جوانان منطقه عسلویه به همراه توضیح.
از این هنرمندان ابراهیم جنگجو ، علی هلالی ، ایوب کوهی نژاد وعلی سیفی است







