رضا غیبی:در حالي كه همسايه جنوبي ايران به سرعت در حال استخراج گاز از ميدان مشترك پارسجنوبي است، هنوز مشكلات بهرهبرداري از اين ميدان برطرف نشده است. بدون شك مهمترين عاملي كه در اين ميان با وجود قطريها از دست ميرود، زمان است. نماينده مردم دير، كنگان و جم كه حوزه نفتي پارسجنوبي و عسلويه است، از دستور مقام معظم رهبري براي بهرهبرداري سريعتر از اين ميدان نفتي خبر ميدهد، اما آيا ميتوان با وجود وعده مسوولان وزارت نفت اميدي به حل اين مشكل در آينده نزديك داشت؟ اين مساله به شرايط مختلفي بستگي دارد. براي اينكه بهتر و بيشتر از پارسجنوبي و آنچه بر سر اين بزرگترين مخزن نفت و گاز جهان در خليجفارس آمده بدانيم، سراغ عسگر جلاليان نماينده مجلس و عضو هياترئيسه كميسيون انرژي مجلس رفتيم.
بهعنوان نماينده مردم استان بوشهر، در ابتدا از پارسجنوبي بگوييد؛ نگاه شما بهعنوان نماينده مردم دير، كنگان و جم به پارسجنوبي چيست؟
بحث پارسجنوبي، بحث دير، كنگان و جم و به عبارت بهتر حوزه انتخابيه آنجا يا استان بوشهر نيست؛ عسلويه بحث همه كشور و به نوعي بحث بينالمللي است كه درواقع كشورهاي دنيا را بهخصوص آنهايي كه مقوله انرژي را جدي ميگيرند، به خود مشغول كرده است. اين بحث بسيار حساس و مهم ارزيابي ميشود و پيگيري آن نيز همين حساسيت را دارد. پارسجنوبي يك هويت ملي براي ماست كه بايد آن را حفظ كنيم و توسعه دهيم.
اين حساسيت در چه حوزههايي وجود دارد؟
پارسجنوبي در تمام اركان عملكردي اجتماعي داراي اهميت است. با نگاه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي قابليت بررسي عميق و همهجانبه را دارد و هم با نگاه صنعتي و دانش و تكنولوژي.
ميشود اين اهميت را به صورت تفكيكي و خلاصه بيان كنيد؟
حتما، اما بايد توجه كنيد كه گستره پارسجنوبي و عسلويه به گونهاي است كه نميتوان آنگونه كه بايد آن را خلاصه كرد ولي تمام تلاشم را ميكنم در سه حوزه اقتصادي، اجتماعي و نگرش ملي اطلاعاتي را ارائه دهم. گستره پارسجنوبي در صورت پايان رسيدن آن بر هيچكس پوشيده نيست، اما بايد در كنار اين توسعه و افتخار ملي به موضوعات ديگري هم اشاره كرد كه عدم پرداختن به آن مسائل متعدد اين حوزه را مشخص نخواهد كرد.
در پارسجنوبي و در كنار منافع ملي بايد منافع منطقهاي – محلي - هم تعريف شود. يعني اين چيزي كه ما آن را افتخار ملي خود ميدانيم بايد مردم منطقه – مرادم از منطقه مردم عسلويه در وهله اول و بعد از آن مردم دير، كنگان و جم و در نهايت مردم صبور و خونگرم استان بوشهر است – نيز به آن افتخار كنند. اگر اين اتفاق روي ندهد، بايد به دنبال يافتن مشكل بود؛ يعني اينكه كار در روند خوب خودش پيش نرفته است.
براي اين موردي كه گفتيد نمونه و شاهدي هم داريد؟
چندي پيش همايشي در عسلويه برگزار شد با عنوان«همايش توسعه دانايي محور يكپارچه عسلويه». اين همايش دو خروجي داشت؛ يك خروجي با نگاه ملي و يك خروجي با نگاه منطقهاي. در نگاه ملي حرفي كه به مخاطب منعكس ميشد اين بود كه سرمايهگذاري و روند كار در عسلويه بسيار كند پيش ميرود و اين كندي در سطح ملي نگراني ايجاد كرده و در صورت تداوم اين امر زماني پروژههاي تعريفشده در پارسجنوبي به بهرهبرداري خواهد رسيد كه اين مخزن مشترك توسط شريك ما خالي شده و بايد براي 28 پالايشگاه درستشده دنبال خوراك باشيم.
خروجي منطقهاي همايش نيز اين بود كه براساس نظرسنجيهاي انجامشده بالغ بر 80درصد از مردم منطقه نسبت به حضور پارسجنوبي ناراحت و ناراضي هستند. يعني آن چيزي كه ما در سطح ملي به آن افتخار ميكنيم در سطح منطقه از آن ابراز تنفر ميكنند. دليل اين تنفر نيز به توسعه يكبعدي در منطقه بازميگردد كه توسعه فراگير نيست و ناقص است.
چه پيشنهادي براي بهتر شدن اين مساله داريد؟
به نظر من دولت بايد در روند سرمايهگذاريهاي حوزه عسلويه و پارسجنوبي تجديدنظر كرده و منافع ملي، استاني و منطقهاي را مد نظر داشته باشد و آن را سريعتر تعريف كرده و اجرايي كند. مردم استان بوشهر حرفشان اين است كه ما براي وزارت نفت ميزبانهاي خوبي بودهايم اما وزارت نفت هيچوقت ميهمان خوبي براي ما نبوده است.
ميشود واضحتر توضيح دهيد؟
نگاه كنيد، از منطقه ويژه تنها دود ويژه نصيب مردم منطقه شده است؛ از منطقه ويژه فقط بيماري ويژه و گرفتاريهاي ويژه دامنگير مردم و منطقه شده و نه توسعه ويژه و عمران و آباديهاي درخور؛ مديران و متوليان بايد اين نكات را پاسخ دهند. آنچه كه بهعنوان مطالبات مردم در محدوده شهرستانهاي دير، كنگان و جم و فراتر از آن استان بوشهر، اين مطالبات دو دسته هستند؛ يا مطالبات منطقي هستند يا غيرمنطقي. وزارت نفت موظف است مطالبات منطقي را برآورده كند و مطالبات غيرمنطقي را هم مديريت كرده و مردم را قانع كند.
شما توضيحات را داديد، در عمل چه اقدامي انجام شده است؟
براي پيگيري اين مسائل جلسات و نشستهاي متعددي با مراكز مختلف تصميمگيري داشتهايم. در اين جلسات ما پارسجنوبي را از زواياي گوناگون بررسي كردهايم. خروجي اين جلسات گزارش 54 صفحهاي شده است كه اين گزارش در اختيار وزير نفت، كميسيون انرژي و رياست مجلس شوراي اسلامي قرار گرفته است. خلاصهاي از اين گزارش در سه صفحه براي مقام معظم رهبري، رئيسجمهور و شخص وزير نفت ارسال شده است. در اين گزارشها تنها يك حرف زده شد: «ما نگرانيم سرمايهگذاريهاي ملي
صورت گرفته در پارسجنوبي موقعي به نتيجه برسد كه ما بايد براي پالايشگاههاي ايجاد شده در پارسجنوبي دنبال خوراك باشيم. در نتيجه دستور دهيد در جذب سرمايه و توسعه پارسجنوبي تسريع شده و كار جدي صورت بگيرد.»
با اين تفاصيل بايد گفت رهبر معظم انقلاب هم در اين مساله ورود كردند.
بله؛ مقام معظم رهبري دستور مستقيم در اين مورد صادر فرمودند، رياستجمهوري نيز در همين راستا دستوراتي داشتند، وزير نفت شخصا وارد كار شده و پس از كارهاي كارشناسي كه صورت گرفته وزارت نفت به ما اعلام كرده ظرف سه سال همه مراحل پارسجنوبي به بهرهبرداري خواهد رسيد.
آيا چنين امري ممكن است؟
به هر حال قولي است كه دادهاند. من به شخصه خوشبينانه به موضوع نگاه ميكنم؛ گرچه حرف بسيار سنگين و ادعاي بسيار بزرگي است. براي تحقق اين وعده و اين ادعا از تمام توان بهره خواهيم گرفت كه اين موضوع محقق شود.
كميسيون انرژي مجلس در اين مورد چه اقدامي انجام داده و ميدهد؟
كميسيون نيز با تمام توان خود از اين مساله حمايت خواهد كرد و دنبال راهكارها و راهبردهايي است تا ورود كرده و در اين مورد كمك كند. ما با گزارشها و اطلاعاتي كه به صورت پيدرپي به كميسيون ميداديم، كميسيون را بسيار حساس و آنها را نگران كرديم. خروجي اين نگرانيها و بحثها و پيگيريهايي كه صورت گرفت به اينجا رسيده است كه ما آن را بسيار ارزشمند و مهم ارزيابي ميكنيم.
من در اينجا نكتهاي را هم در مورد مطالبات منطقهاي عرض كنم كه آن هم اختصاص هزار ميليارد تومان اعتبار براي اجراي مطالبات منطقهاي بوده است. در اين مورد هم وزراي مرتبط و هم رئيسجمهور دستورات مقتضي را صادر كردهاند تا با ترك تشريفات، اين پروژها توسط دولت به قرارگاه خاتمالانبيا واگذار شده تا هرچه سريعتر اجرايي شود و به بهرهبرداري برسد.
شما در جريان برنامه چهارم توسعه بودهايد و همچنين از مفاد برنامه پنجم توسعه هم خبر داريد، بر اساس برنامه چهارم قرار بود پارسجنوبي با مشاركت شركتهاي خارجي و سرمايههاي آنها به بهرهبرداري برسد، اما در برنامه پنجم اين مساله به عهده توان داخلي و شركتهاي داخلي گذاشته شد. به باور جنابعالي ما تا چه اندازه توان تامين سرمايه و تا چه اندازه ظرفيت تكنولوژيكي براي پيشبرد اهداف خود در پارسجنوبي داريم؟
من معتقد هستم ما يك كشور قدرتمند و ثروتمنديم و ميتوانيم با معادلههاي دنيا خوب بازي كنيم، همين انرژي هستهاي را نگاه كنيد، دنياي امروز هم دنياي خاصي است كه نميتوان آن را حصار كشيد. ما ميتوانيم با اتخاذ راهبردهاي خاص بدون وابستگي به شركتهاي خارجي كار خودمان را پيش ببريم. ما صندوق انرژي تشكيل دادهايم كه تا اين لحظه بيش از 10 ميليارد دلار در آن پول جمع شده است. اين پول را شركتها، بانكها و سازمانها تامين كردهاند. ما اخيرا مصوبهاي را در مجلس داشتيم كه بر اساس آن دولت را موظف كرديم 40 درصد از سرمايهگذاريهاي وزارت نفت در سال 1389 بايد در مخازن مشترك باشد.
به باور من، در صورتي كه با مديريت خوب و با درايت و تدبير مناسب حركت كنيم، مشكل خاصي در اين زمينه نخواهيم داشت و تنها در حوزه تكنولوژي و انتقال دانش مشكلاتي خواهد بود كه اين هم تنها حركت را كند ميكند، اما متوقف نميكند.
در مورد واگذاري كار به قرارگاه خاتم توضيح بفرماييد.
قاعده كار هم اين است كه بايد مناقصه برگزار شود، اما در حال حاضر بحث اضطرار پيش آمده و قرارگاه خاتم طرحي را پيشنهاد كرده كه بر اساس آن پروژه را اجرا ميكند و از شما پول نميخواهد. قرارگاه خاتم از نظر داشتن ماشينآلات سنگين و امكانات بسيار مجهز است، تنها بايد در دورههاي زماني براي پرداخت حقوق و مزاياي كارگران و كارمندان و افراد دستاندركار پول به اين شركت تزريق كنيد. همه شركتها كه اين توان را ندارند و براي اجراي يك پروژه بايد از شركتهاي ديگر كمك بگيرند و در ميانه راه هم كمبود پول خواهند داشت. بدون شك قرارگاه نيز در ادامه كار خود از بخش خصوصي و سازندگان داخلي استفاده خواهد كرد.
شما به قرارگاه خاتم در اين مورد سفارشي هم داشتهايد؟
قطعا ديدگاه خود دوستان همين است. در جلسهاي هم كه به اتفاق وزير و معاون اول رئيسجمهور داشتيم رئيس قرارگاه خاتم اعلام كرد ما هميشه با مشاركت در مناقصهها وارد كار ميشديم.
نكته ديگري هم باقي مانده است؟
من چند نكته را در مورد توسعه پارسجنوبي و ملزومات آن ذكر كنم. اول بحث زيرساختها بهخصوص توسعه راهآهن به منطقه است كه پيگيريهاي خوبي صورت گرفته است. نكته دوم ساخت شهري با جمعيت حدود يكصدهزار نفر در محدوده پارس و نزديكي آن است كه ميتواند باعث حضور دائم مديران و كاركنان در منطقه و در نتيجه توسعه بهتر شود. در اين مورد هم پيشنهادهايي مطرح شده اما هنوز به نتيجه قطعي نرسيده است كه ما اميدواريم مقامات را متوجه اهميت اين موضوع كنيم
---------------------
راستی آقای جلالیان نگفتند با اینهمه مشکلات چرا بخشدار مادام العمر عسلویه در استان نمونه شده اند؟