به مناسبت یک ساله شدن شهرستان عسلویه : بازخوانی دلنوشته های جوانان در یک سال پیش 2

مسعود کشاورز - کارشناس ارشد شیمی - روستای خره - دهستان نایبند- بخش چاه مبارک- شهرستان عسلویه



این مسابقات در مسجد ابوبکر الصدیق رضی الله عنه شهر عسلویه برگزار شد و تیم داوری آن را گروه فعال فرهنگی الفردوس شهرستان عسلویه برعهده داشت که دراین دوره از مسابقات گروه های تواشیح
1- نشید الجنه گله دار 2- الفرقان روستای هاله 3- السلام شهر نخل تقی 4- الهدی روستای اخند 5- سلمان فارسی روستای دهنو 6- منتظران شهر عسلویه 7- الابرار دشتی 8- الاسراء روستای بستانو 9- القدس روستای سهمو جنوبی 10 - المجد روستای چاه مبارک به رقابت پرداختند.
در پایان گروه های تواشیح القدس سهمو جنوبی ، الاسراء بستانو و المجد چاه مبارک به ترتیب اول تا سوم شدند و هدایای خود را دریافت کردند.
لید دریایی مدیر گروه الفردوس و مسئول برگزاری این دوره از مسابقات در خصوص برگزاری این مسابقات اظهار داشت : با توجه به اینکه برگزاری همچنین مسابقاتی تشویق جوانان را در پی دارد بنا داریم بصورت فراگیر و با هدف گسترش فرهنگ تواشیح در سطح شهرستان برگزار نمائیم و امیدواریم مسئولین نیز حمایت همه جانبه ای از این گونه فعالیت های فرهنگی داشته باشند تا بتوانیم اهداف مدنظر خود را برای جوانان پیاده نمائیم.
مجری این برنامه گروه فرهنگی هنری تواشیح الفردوس عسلویه است که دهها برنامه در استان های همجوار و در مناسبتهای مختلف را در کارنامه دارد.
شیخ ابراهیم محمدی امام جمعة اهل السنت عسلویه و اعضاء شورای شهر عسلویه


فرقة القدس سهمو الجنوبیه حائزة مرتبة الاولی

فرقة الاسراء قریة بستانو مرکز الثانی

فرقه المجد چاه مبارک مرکز الثالث








اولین دوره مسابقات سرود و تواشیح در سطح چهار شهرستان: عسلویه ، کنگان ، مهر و پارسیان و با داشتن مجوز رسمی از اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان کنگان در روز پنج شنبه 30 آبان در شهر عسلویه از ساعت 16 آغاز می گردد.
از کلیه علاقه مندان به تواشیح و نغمه های ناب محمدی جهت شرکت دعوت به عمل می آید .
مراسم اهداء جوایز بعد از نماز عشاء
مکان : مسجد ابوبکر الصدیق ( رضی الله عنه ) شهر عسلویه

دو شهر کنگان و بنک
در ادامه برنامه های پاکسازی طبیعت توسط جوانان و دوست داران طبیعت در جنوب کشور و پس از انجام این برنامه در پارک ملی نایبند و منطقه زیبای نگاء و جنگل حراء و شهر تاریخی سیراف این بار میزبان شهر زیبای کنگان و شهر گردشگری بنک بودیم.
روز جمعه 29 دی ماه 1391 ساعت 10 وارد شهر بنک شدیم و مورد عنایت میزبان بامرام و معرفتمان شدیم.
ساعت 14:00 در پارک ساحلی شهر کنگان با حضور جوانان شهر کنگان انجام شد.
بعد از آن با هم رهسپار شهر بنک شدیم و با استقبال خوب مردم این شهر پاکسازی نیز انجام شد.
با تشکر از
خانم ها: از شهر کنگان
اسماء نورانی کارشناس ارشد مدیریت محیط زیست از شهر کنگان
فهیمه زینا ، زهور رستگار ، شیما ارجمند ، اعظم قبادی ، امل شادرام ، شیما بحری
آقایون : از شهر کنگان
شیخ اسماعیل احمدی ، شیخ حسین درستکار ، شیخ محمد کنگانی از علماء و ائمه جمعه شهر کنگان و بنک
یعقوب هلالی ، امین هلالی ، ابراهیم توانا ، محمد توانا ، اسماعیل چهره
پرداز ، مصطفی خورنگ، سعید زینا ، سید نوید هاشمی و ایوب نوبخت
حسن عبدالهی و علی راشدی و آقای بحرانی بهروز بازنشسته از شهر گردشگری و زیبای بنک
علی هلالی از روستای خیارو ، جاسم حسینی و ناصر بوهندی از روستای زبار و دکتر محمد زارعی از روستای بندو در این برنامه مشارکت نمودند.
البته مردم از نبود اطلاع رسانی این برنامه گلایه داشتند که امیدواریم به بزرگواری خود این نقیصه را بر ما ببخشایند.
جا دارد تشکر ویژه از رفتگران زحمتکش و مهربان و شهرداران شهرهای کنگان و بنک داشته باشیم که شهر و ساحل را زیبا و تمیز نگه داشته بودند و زباله بسیار کمی نصیب گروه شد!
امیدواریم در برنامه های آتی بتوانیم در خدمت بقیه شهرهای ساحلی استان بوشهر باشیم.











وقتی از سرنوشت عسلویه عبرت نگیریم.
وقتی فریادهای ما مردم عسلویه را فرمانداری کنگان نشنید.
وقتی مسئولان عسلویه که اغلب از کنگان بودند حداقل برای شهر خودشان فکری نکردند...نتیجه می شود این
باهم این مقاله را بخوانیم.
"
دیر زمانی نیست که اگر می خواستی از شمال شهر کنگان تا بازار سبزی فروشی بیایی دست کم ۲ الی ۳ بار سوار و پیاده می شدی و چند صدمتری پیاده می رفتی تا بقچه ای خرید کنی و به چهار دیواری منزل مشرف گردی .
اما امروز به محض خروج از درب حیاط باید چهار چشمی مواظب موتورسیکلت ها باشی که شما را به بیمارستان درجه یک کشور با پزشک های فوق تخصص و داروفروشی و تجهیزات ویژه و احیاناً پذیرایی از نوع صندوق، بدون دعوت نفرستند.
عجب چیزی است صنعت؛ غروب ها که می شود به یاد لانه زنبور می افتم که هر زنبوری هراسان از کندو بیرون می آید و حالت تهاجمی به خود می گیرد با این تفاوت که آنجا همه چیز حتی جان زنبور برای دفاع از محل زندگیش است ولی اینجا هر کس برای منفعت بیشتر تقلی می کند و به فکر کسی نیست.
غروب که می شود از جاهایی با نام آشنای “شرکت” مثل سپاه اسکندر و یا کم جلوه تر مثل مور و ملخ چهار چرخ ها روانه شهر می شوند.
علاوه بر قدوم نامبارکشان؛ صبح تا صبح آدم ها را عمودی می برند و روزی چند نفر را افقی می آورند .

راستی قدیمی ها می گفتند: ” اول آخور رو آماده کن و بعد چهار پا رو بیار “….. ولی ای کاش ما هم به این نصایح در زمان پیشرفت و غوطه ور شدن در صنعت خیالی کمی هم به زیر ساخت ها توجه می کردیم.
شاید من درست نمی گویم و دوران تجدد، فرهنگ و سختی های خاص خود را دارد؛ اما هر چه هست شما را به خدا؛ همیشه و هر جا مواظب خودتان باشید که ترافیک شهر کنگان “تُرافیک” نکند.
به عبارت دیگر ” تو را فیک (۱)” نکند.
"